پرورش منطق در کودکان
سلام چه خبر -وبی متفاوت ومتنوع و بروز
تاریخ : 7 / 12 / 1389
نویسنده : سروش

پرورش منطق در کودکان

پرورش منطق در کودکان

کودکان  > والدین  - ترجمه - ساینا ممتازپور:
منطقی بودن، یعنی منطقی رفتار کردن. آنچه در این خصوص برای بچه‌ها اهمیت بسیار دارد این است که درک کنند پدیده‌ها طبق قواعد و قوانینی تغییر کرده و انسان‌ها نیز به‌طور کلی از این قوانین روشن پیروی می‌کنند.

بچه‌ها تنها از این طریق می‌توانند در دنیای پیچیده امروز راه خود را پیدا کنند.در مقاله زیر برای تعلیم و تربیت و منطقی بار آوردن بچه‌ها راه‌هایی پیشنهاد شده است که از نظرتان می‌گذرد:

پدر و مادرها باید نسبت به فرزندانشان به صراحت رفتار کنند. به عبارت دیگر نباید در شرایط یکسان رفتارهای مختلف از خود نشان دهند؛ آنچه دیروز بچه‌ها اجازه داشتند، نباید برای امروز ممنوع شود و برعکس. رفتارهای یکسان پدر و مادر، رفتار یکسان بچه‌ها را در پی دارد...

Share
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
موضوعات مرتبط: روانشناسی , کودکانه , ,
تاریخ : 7 / 12 / 1389
نویسنده : سروش

از قدیم رسم بر آن بود که دو زوج عاشق، خود را دو نیمه سیب بپندارند که با در کنار هم بودن و با پیوند زناشویی به موجود کاملی بدل گردند. تحقیقات جدید نشان داده است افرادی که در زندگی زناشویی، مجالی به شخصیتِ خود و بویژه رشد فردی خود نمی‌دهند، توانایی نگهداریِ از یک ازدواج شاد و موفق را نخواهند داشت.

توهم بزرگ دیگری نیز برای یک پیوند زناشویی وجود دارد و آن این است که حفظ یک زندگی زناشویی و طولانی شدن عمرِ یک ازدواج نشانه‌ی شادی و موفقیت خانواده است. اما حقیقت این است که بسیاری از زوج‌های بدبخت و ناراضی فقط به خاطر فرزندان، مذهب و دلائل روزمره‌ی زندگی، به زناشویی خویش ادامه می‌دهند ....

Share
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
موضوعات مرتبط: رنگارنگ , روانشناسی , ,
تاریخ : 2 / 12 / 1389
نویسنده : سروش
نمره عشق شما

آزمون عشقي اشترنبرگ

به نظر اشترنبرگ عشق مثل يک مثلث است و بهترين عشق به مثلث متساوي‌الاضلاع شباهت دارد. عشق سه عنصر دارد: صميميت، هوس و تعهد. عشق زماني بهترين حالت را خواهد داشت که هر يک از سه عنصر را تقريبا به‌طور يکسان شامل شود.

 نمره عشق شما چند است؟

دستورالعمل:

Share
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
موضوعات مرتبط: رنگارنگ , روانشناسی , ,
تاریخ : 26 / 11 / 1389
نویسنده : سروش

لازم نیست به پدر و مادر یک نوجوان یادآوری کرد که فرزندش شب ها دیر می خوابد و همچنین دوست دارد زیاد بخوابد. اما آیا برای این موضوع دلیل زیست شناختی وجود دارد؟

ظهر است و نوجوان با صورت پر از جوش از اتاقی که در آن خوابیده بوده، بیرون می آید. این تصویر برای خیلی از خانواده ها آشناست. تا کنون تقریبا همه فکر می کرده اند که نوجوان از روی لجبازی با بزرگترها دیر می خوابد یا چون تنبل است زیادتر از حد متعارف خوابیده است.

اما ...

Share
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
موضوعات مرتبط: روانشناسی , مجله سلامت , ,
تاریخ : 24 / 11 / 1389
نویسنده : سروش
روانشناسان می‌گویند برخی انسانها به طور مادرزادی خوشبین به دنیا می‌آیند و این یافته تایید می‌كند كه سطح یك ماده شیمیایی در مغز، روی چگونگی دید و نگرش ما نسبت به جهان اطرافمان تاثیرگذار است.
كارشناسان دانشگاه میشیگان در بررسی‌های جدید خود دریافته‌اند كه سطح مولكولی موسوم به «نوروپپتید Y» به طور مستقیم به دید انسان نسبت به زندگی از جنبه نیمه پرلیوان و یا نیمه خالی لیوان مربوط می‌شود. یعنی میزان این ماده در مغز تعیین می‌كند كه شما جهان را مثبت یا منفی می‌بینید.
به گزارش روزنامه تلگراف، دكتر برایان میكی، روانپزشك و متخصص اصلی در این آزمایشات تاكید كرد: اشخاصی كه میزان این ماده شیمیایی در مغزشان پایین است دید منفی‌تری دارند و مقابله با شرایط استرس زا به مراتب برایشان دشوارتر می‌شود. این اشخاص هم چنین بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند.
دكتر میكی و تیم پزشكی وی معتقدند كه مقدار «نوروپپتید Y» در مغز از طریق ژنتیكی برنامه ریزی و تعیین می‌شود. آنها امیدوارند كه كشف جدیدشان به تشخیص زودهنگام و پیشگیری از بروز اختلالات روانپریشی در افراد مستعد منجر شود.
Share
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
تاریخ : 23 / 11 / 1389
نویسنده : سروش

شخصی در یک تست هوش دردانشگاه که جایزه یک میلیون دلاری براش تعیین شده شرکت کرده .

سوالات این مسابقه به شرح زیر میباشد :

1-جنگ 100 ساله چند سال طول کشید؟
الف-116 سال ب-99 سال ج-100 سال د- 150 سال
آن شخص از این سوال بدون دادن جواب عبور کرد .

2-کلاه پانامایی در کدام کشور ساخته میشود؟
الف-برزیل ب-شیلی ج-پاناما د-اکوادور
آن ازدانش اموزان دانشگاه برای جواب دادن کمک خواست .

3-مردم روسیه در کدام ماه انقلاب اکتبر را جشن میگیرند؟
الف-ژانویه ب-سپتامبر ج-اکتبر د-نوامبر
آن شخص از خدا کمک خواست .

4-کدام یک از این اسامی اسم کوچک شاه جورج پنجم بود؟
الف-ادر ب-البرت ج-جورج د-مانویل
آن شخص این سوال رو با پرتاب سکه جواب داد .

5-نام اصلی جزایر قناری واقع در اقیانوس ارام از چه منبعی گرفته شده است؟
الف-قناری ب-کانگرو ج-توله سگ د-موش صحرایی
آن شخص از خیر یک میلیون دلار گذشت .

اگر شما فکر میکنید که از آن شخص باهوش*تر هستید و به هوش او می*خندید، پس لطفا به جواب صحیح سوالات در زیر توجه کنید:

1- جنگ 100 ساله( 1453-1337 میلادی) به مدت 116 سال به درازا کشید.
2- کلاه پانامایی در کشور اکوادور ساخته می*شود.
3- انقلاب اکتبر روسیه در ماه نوامبر جشن گرفته میشود.
4- نام کوچک شاه جورج البرت بود.(در 1936 او نام کوچک خود را تغییر داد.)
5- توله سگ. در زبان اسپانیایی insularia canaria که در فارسی به معنی جزایر توله سگها است

Share
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
موضوعات مرتبط: روانشناسی , تفریح وسرگرمی , ,
تاریخ : 23 / 11 / 1389
نویسنده : سروش

روانپریشی در نوجوانان

 

 نوجوانی و مشکلات آن

نوجوانانی که ارتباط خود را با واقعیت ها قطع می کنند

 در اینجا به یکسری از علایم و نشانه های بسیار مهم اشاره می کنیم. وقتی آنها را می خوانید وحشت نکنید این علایم صرفاً به عنوان اخطار و آگاهی مطرح می شوند، برای اینکه این علایم بسیار نادر و کم اتفاق می افتند. با این حال من معتقد هستم که شما چیزهای زیادی دربارۀ آنها شنیده اید ولی به طور کامل نمی دانید که آنها چیستند. این علایم زمانی بسیار مهم و اساسی  می شوند که شما دریابید که نوجوان شما یا یکی از دوستان او دارای این علایم است.

روانپریشی

روانپریشی به حالتی گفته می شود که در آن فرد رابطۀ خود را با واقعیت ها قطع می کند. روانپریشی نوع خاصی از بیماری روانی نیست، بلکه مجموعه ای از علایمی است که با یکدیگر رخ می دهند. روانپریشی با تعداد زیادی از ناراحتی های روانی مختلف در ارتباط است. وقتی نوجوانان در دوره ای از روانپریشی قرار می گیرند، نمی توانند تفاوت بین امور واقعی و غیر واقعی را درک کنند. رفتارهای روانپریشی نوجوانان برای پدر و مادرها بسیار وحشتناک و گیج کننده هستند . وقتی پدر و مادرها متوجه رفتارهای روانپریشی فرزند خود می شوند، می توانند نقش مهم و اساسی در کاهش آنها داشته باشند.  در دوران روانپریشی، نوجوانان یک یا بیشتر از یک حالت از علایم زیر را از خود بروز می دهند. این علایم عبارتند از: توهم، هذیان، اختلال در تفکر، اختلال در سخن گفتن و اختلال در رفتار. در اینجا هر کدام از این موارد را تشریح می کنیم.

توهم ـ توهم عبارت است از شنیدن، دیدن، احساس کردن، استشمام کردن و چشیدن چیزی که واقعیت خارجی ندارد. شایع ترین توهم در میان نوجوانان، شنیدن صداهایی است که دیگران آنها را نمی شنوند، بلکه انگار کسی با آنها صحبت می کند.گاهی این نوع گفتگوها نوجوان را وادار می کند که رفتار یا عکس العملی از خود بروز بدهد. به عنوان مثال می گوید، تو چقدر زشت، احمق و بدترکیب هستی. شدت توهم تحت تاثیر خلق و خوی نوجوان قرار می گیرد. اگر نوجوانان خلق وخوی افسرده داشته باشند، این صداها بیشتر انتقاد آمیز و بدبینانه خواهند بود.گاهی این نوجوانان افراد، حیوانات یا مخلوقاتی را می بینند که دیگران نمی بینند، البته این امر بسیار نادر است.  این نوجوانان گاهی احساس های بسیار عجیبی پیدا می کنند. به عنوان مثال، فکر می کنند که حشرات در زیر پوست یا در داخل بدن آنها حرکت می کنند. نوجوان بوها یا مزه های خاصی را احساس می کند که دیگران احساس نمی کنند.

هذیان ـ هذیان عبارت است از باور داشتن چیزهای کاذب که دیگران هیچ گونه اعتقادی به آنها ندارند، ولی نوجوان آنها را باور می کند. در ضمن هیچ گونه دلیل و مدرک روشنی برای اثبات آنها وجود ندارد و کاملاً مشخص است که دروغ و غیر منطقی هستند. آنها فکر می کنند که عده ای تلاش می کنند که افکار آنها را بدزدند یا ذهن آنها را بخوانند. اگر آنها افکار پارانویایی داشته باشند فکر می کنند که دیگران علیه آنها توطئه چینی می کنند و برای آنها نقشه های خطرناک می کشند.  گاهی هذیان در ارتباط با اندام نوجوان است.  به عنوان مثال فکر می کند قسمتی یا یکی از دستگاه های بدنش محو و نابود شده است. گاهی هذیان نوجوانان جنبۀ والا و استثنایی بودن پیدا می کند. بدین ترتیب که فکر می کنند از طرف خدا یا اشخاص مهم برگزیده شده و هوش و استعداد فوق العاده ای به آنها اهدا شده است.گاهی هذیان در ارتباط با عوامل محیطی یا رسانه های جمعی است، بدین ترتیب که فکر می کنند دارای تکنولوژی فوق العاده ای هستند که می توانند از طریق آن پیغام های خود را به دیگران برسانند.

اختلال در تفکر یا صحبت کردن ـ  بسیاری از صحبت های نوجوانانی که مبتلا به روانپریشی هستند، عجیب و گیج کننده اند. پدر و مادرها از اینکه نمی توانند صحبت های نوجوانان خود را درک کنند، فکر می کنند که با دقت به صحبت های آنها گوش نمی دهند، اما واقعیت این است که نوجوانان آنها درست و رسا صحبت نمی کنند.  آنها معمولاً کلمات را به هم می چسبانند یا کلماتی به کار می برند که برای شنونده بی معنی هستند یا جمله هایی بیان می کنند که چندان ارتباطی به هم ندارند. آنها کلمات معینی را بدون دلیل بارها و بارها تکرار می کنند و با حالت یکنواخت و به طور دایم حرف می زنند و گاهی درست در وسط جمله صحبت خود را قطع می کنند یا اینکه آنچه را که دیگران می گویند، همانند طوطی تکرار می کنند. بعضی دیگر از نوجوانانی که به روانپریشی مبتلا هستند خیلی کم صحبت می کنند.

اختلال در رفتار ـ  نوجوانان در دورۀ جنون اغلب بی قرار و هیجان زده اند. آنها ممکن است دست های خود را گره کرده و به هم بفشارند. بعضی از این نوجوانان احساس می کنند که باید همیشه در حال جنب وجوش و حرکت باشند. در حالی که  بعضی دیگر هیچ گونه فعالیت یا حرکتی از خود بروز نمی دهند. برخی از نوجوانان در دورۀ روانپریشی بدن خود را به طور غیر طبیعی و اغلب به طور عجیب و غریبی می جنبانند. آنها گاهی خود را در صندوق خانه، زیر تخت یا در فضای کوچک پنهان می کنند. این نوجوانان بسیار کثیف و ژولیده به نظر می رسند و اغلب به مدت چند روز نه دوش می گیرند و نه دندان های خود را مسواک می زنند.

روانپریشی به طور قابل ملاحظه ای روی تکالیف  و عملکرد مدرسه، کارهای روزمره و روابط با دوستان و افراد خانواده تاثیر می گذارد. با توجه به اینکه این نوجوانان چیز غیرعادی در خودشان نمی بینند، لذا هیچ نوع کمکی را هم قبول نمی کنند. علاوه بر این آنها فکر می کنند که دیگران هستند که مشکل دارند. روانپریشی می تواند با  اختلالاتی از قبیل اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی عمده، مصرف مواد مخدر و مصرف مشروبات الکلی در ارتباط باشد.

اسکیزوفرنی ـ اسکیزوفرنی بیماری روانی بسیار شدیدی است که مربوط به عملکرد غلط مغز است و روی تمام جنبه های زندگی نوجوان تاثیر منفی می گذارد. اسکیزوفرنی معمولاً کمتر از سایر اختلال هایی که در این سری از مطالب مورد بحث قرار گرفته اند، اتفاق می افتد. زمان بروز این بیماری در اواخر دورۀ نوجوانی یا اوایل دورۀ بزرگسالی است.  نوجوانانی که به اسکیزوفرنی مبتلا می شوند معمولاً دو نوع علایم مثبت و منفی را از خود بروز می دهند.  علایم مثبت همانند اختلال جنون، شنیدن و دیدن چیزهایی که واقعیت خارجی ندارند، داشتن اعتقادات عجیب و غریب، به شکل خاصی صحبت کردن یا رفتارهای عجیب و غریب از خود بروز دادن می باشد، اما علایم منفی اسکیزوفرنی عبارتند از: از دست دادن یا محدود کردن رفتارهای عادی، نداشتن توان و انرژی، کم صحبت کردن یا اصلاً صحبت نکردن، نداشتن هیچ نوع انگیزه، نداشتن حرکات چهره، بی علاقگی نسبت به دیگران، نداشتن تماس چشمی، بی علاقگی به فعالیت ها و سرگرمی ها، ناتوانی در تمرکز ذهن و نداشتن علاقه و رغبت به زندگی. اگرچه علایم مثبت اسکیزوفرنی بیشتر عجیب و غریب هستند، ولی علایم منفی اغلب طولانی تر بوده و همراه با استرس و فشار روانی است. برای اینکه فردی به عنوان اسکیزوفرنی شناخته شود باید هم علایم مثبت و هم علایم منفی را حداقل به مدت شش ماه از خود بروز دهد. علاوه بر علایم مثبت و منفی، نوجوانانی که به اسکیزوفرنی مبتلا هستند ممکن است بدون اینکه علت خنده داری وجود داشته باشد، لبخند بزنند یا بخندند.

 

مراحل اسکیزوفرنی: شروع اسکیزوفرنی بسیار آهسته و ظریف است. نوجوانانی که مبتلا به اسکیزوفرنی می شوند، باید هر یک از مراحل زیر را گذرانده باشند:

مرحلۀ مقدماتی: هفته ها، ماه ها و گاهی سال ها قبل از آنکه فرد به اسکیزوفرنی مبتلا شود، اولین علایم اختلال روانپریشی را از خود بروز می دهد و رفتارهایش هر روز بد و بدتر می شوند که این مرحله به عنوان مرحلۀ مقدماتی شناخته می شود. در این مرحله نوجوان نگرانی های غیر طبیعی خود را بروز می دهد. عملکرد تحصیلی یا شغلی نوجوان افت می کند و ممکن است از مدرسه یا از شغلش به علت رفتارهای عجیب و غریب اخراج شود. نوجوان در این دوره به طور کلی با اعضای خانواده و دوستان قطع رابطه می کند و کمتر به وضع ظاهر و نظافت خود می رسد و اهمیتی نمی دهد که دیگران در مورد او چه فکر می کنند. نوجوان در این دوره احساس غم و اندوه و بی قراری می کند و به مشروبات الکلی و مواد مخدر روی می آورد و اگر قبلاً معتاد شده باشد، مصرف مواد مخدر را افزایش می دهد.  پرخاشگری های جسمانی و کلامی نوجوان به علت رفتارهای خصمانه و مخرب بیشتر می شوند. مرحلۀ مقدماتی اسکیزوفرنی نوجوانان بسیار شبیه به اختلال نافرمانی، اختلال رفتاری یا افسردگی عمده (در مطالب قبلی به این اختلالات به تفصیل اشاره کردم) است که همین امر باعث می شود که سوءتفاهمی در تشخیص بیماری آنها به وجود بیاید.

مرحلۀ بحرانی ـ مرحلۀ بحرانی اسکیزوفرنی همراه با تغییرات رفتاری بسیار شگرف نوجوان است. در این مرحله، توهم، هذیان، اختلال در سخن گفتن و اختلال رفتاری بسیار شایع است و همین امر باعث اختلال در عملکرد و توانایی های نوجوان می شود. این مرحله معمولاً بین یک تا شش ماه طول می کشد ولی چنانچه درمان موثری صورت نگیرد، ممکن است طولانی تر هم شود. 

مرحلۀ بهبودی ـ علایم بیماری در این مرحله  به اوج  خود رسیده است. با این حال، نوجوانان مبتلا با این بیماری ممکن است هنوز مشکلاتی در بازگشت به زندگی عادی خود داشته باشند، زیرا علایم منفی بیماری آخرین تلاش های خود را به کار می برد. در این مرحله، بعضی از نوجوانان مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است همچنان علایم مثبت را با شدت کمتری داشته باشند.

مرحلۀ آخر ـ نوجوانان مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است ماه ها یا سال ها بدون اینکه علایم عمدۀ روانپریشی را داشته باشند، همچنان در همین وضع باقی بمانند. وضعیت اسکیزوفرنی در افراد مختلف متغیر است. بعضی از نوجوانان مبتلا به اسکیزوفرنی مشکلات سخن گفتن و زبان پیدا می کنند که این امر از همان دوران کودکی تا حدودی آشکار می شود.  در دوران کودکی و نوجوانی، آنها فعالیت ها، کتاب ها یا امور انتزاعی را ترجیح می دهند. به عبارت دیگر آنها به فعالیت هایی دست می زنند که تخیل و تصور نقش عمده ای در آنها داشته باشد. همچنان که آنها به اواخر دوران نوجوانی می رسند، علایم و نشانه های جنون آشکار می شوند.

 

چگونه و چه کسانی می توانند به نوجوانان مبتلا اسکیزوفرنی کمک کنند؟

قبل از آنکه از مراکز، منابع و افراد متخصص در جهت درمان نوجوان کمک گرفته شود، بهتر است که یک بررسی همه جانبه از وضعیت نوجوان از طریق منابع معتبر به عمل آید تا وضعیت نوجوان و نوع بیماری و سابقۀ آن به روشنی مشخص شود. سپس بر اساس نوع تشخیص و وضعیت خاص نوجوان اقدامات لازم به عمل بیاید. در این مرحله انتخاب روش درمان مناسب بسیار مهم می باشد. 

همچنانکه نوجوانان مبتلا به بیماری های جسمانی (سرماخوردگی، گلودرد، آسم ) نیاز به درمان دارند، نوجوانان مبتلا به اختلال های روانی نیز نیاز به درمان دارند. وقتی بیماری های جسمانی درمان نمی شوند، وخیم تر شده و به صورت مزمن درآمده و فرد را از پای در می آورند. این امر در مورد نوجوانانی که از نارسایی های هیجانی و رفتاری رنج می برند نیز صادق است. خوشبختانه در حال حاضر برخلاف گذشته، روش های درمانی زیادی در این زمینه وجود دارند. درمان اختلال های روانی همانند درمان ناراحتی های جسمانی از قبیل بیماری قلبی است، بدین معنی که حتی اگر پزشکان نتوانند نارسایی قلب را به طور کامل درمان کنند، ولی می توانند با تجویز داروهای مختلف باعث شوند که فرد مبتلا بتواند به خوبی و با سلامتی کامل از زندگی خود لذت ببرد.  این امر درمورد نوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی / کمبود توجه، افسردگی، اختلال دو قطبی، اختلال های تغذیه ای، اختلال های اضطرابی، مصرف مواد مخدر و هرنوع بیماری روانی دیگری که در این سری از مطالب مورد بررسی قرار گرفته است، صدق می کند. 

امروزه روش های درمانی بسیار مختلفی در جهت درمان مشکلات رفتاری و هیجانی نوجوانان وجود دارند.  شما با توجه به دیدگاه خاص خود، سن نوجوان و شدت بیماری می توانید یکی از روش هایی را که بیشتر مناسب وضع و شرایط شما است، انتخاب کنید.  هدف تمام روش های درمانی این است که به نوجوان کمک کنند که بتواند اعمال، احساس ها و هیجانات خود را تحت کنترل داشته باشد و عملکرد خوبی در مدرسه ارایه داده و رابطۀ خوبی با دیگران و اعضای خانواده داشته باشد.  در اینجا به چند تا از روش های درمانی اشاره می کنم.

 

روان درمانی (معروف به گفتار درمانی) ـ  روان درمانی رایج ترین روش درمانی در مورد نوجوانانی است که مبتلا به اختلال ها و مشکلاتی هستند که در این سری از مطالب مورد بحث قرار گرفته است. متخصصان کارآزموده برای از بین بردن مشکلات هیجانی و رفتاری نوجوانان به طور حضوری با آنها کار می کنند . رابطۀ بین درمانگر و نوجوان بسیار اساسی است، و نوجوان باید کاملاً احساس آرامش و راحتی نماید. روان درمانگر و بیمار برای رسیدن به هدف های خاصی با یکدیگر همکاری می کنند.  در طول چند جلسۀ اول درمان و با توجه به موقعیت خاص نوجوان، مقررات و شرایط خاصی باید اجرا شوند. به عنوان مثال نوجوانانی که از مدرسه فراری هستند، باید در مدرسه حضور داشته باشند. نوجوانانی که از غذا خوردن خودداری می کنند، باید در بیست و چهار ساعت سه وعده غذا بخورند. نوجوانانی که تمام شب را در بیرون از خانه سپری می کنند باید اول شب در خانه باشند. و بالاخره نوجوانانی که خجالتی هستند، باید در فعالیت های اجتماعی مختلفی شرکت کنند.  اهدافی که در آغاز درمان در نظر گرفته شده بودند باید در طول درمان به طور مرتب بررسی شوند و در صورت لزوم تغییر یابند.  این امر باعث می شود که میزان موثر بودن و موثر نبودن روش درمان مشخص شود و اینکه چگونه علایم و نشانه های هیجانی و رفتاری باید اصلاح شوند. 

درمان شناختی ـ رفتاری: روش درمانی شناختی ـ رفتاری، تمرکز عمده ای روی افکار نوجوانان دارد، در ضمن به آنها یاد می دهد، چگونه رفتارهای سازشی موثری را به کار ببرند.  این رویکرد بر این مبتنی است که اعمال نوجوانان به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر افکار و ادراک آنها قرار می گیرد، یعنی رفتار نوجوان عکس العملی است در مقابل ادراک و افکاری که در مورد یک واقعه دارد. در این زمینه خود واقعه اصلاً مهم نیست، بلکه نوع تعبیر و تفسیری که فرد از آن می کند مهم است. وقتی ادراک نوجوان تحریف  شده یا نادرست باشد، عکس العمل منفی نتیجۀ این امر می باشد، ولی به محض اینکه باورها و الگوهای فکری نوجوان تغییر بکند، رفتارهای نوجوان نیز بهتر می شود.  به علاوه وقتی نوجوانان فاقد مهارت های موثر سازش با موقعیت های مشکل هستند، احساس خشم، ناراحتی و ناامیدی می کنند. یادگیری رفتارهای سازشی، کنترل خشم، صبر و شکیبایی در مقابل ناامیدی، کنترل هیجانات، آرمیدگی، حل مشکلات و مصالحه باعث می شود که آنها بیشتر موفق بشوند. درمان شناختی ـ رفتاری  یکی از موثرترین روش های درمان در مورد نوجوانان است.  با توجه به میزان شدت اختلال ها و مشکلات نوجوانان، گاهی روش درمان شناختی ـ رفتاری با دارو درمانی نیز ترکیب می شود. 

 

 

* سیاوش جمالفر، روان شناس و عضو جامعه روانکاوی انگلستان است.

Share
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
تاریخ : 23 / 11 / 1389
نویسنده : سروش

نوجوانی و مشکلات آن

 

سیاوش جمالفر

نوجوانانی که عملکرد تحصیلی شان کمتر از توان بالقوه شان است

پدر و مادرهایی که نوجوانان باهوشی دارند، از آنها انتظار دارند که عملکرد تحصیلی خوبی داشته باشند، ولی گاهی نمی توانند عملکرد خوبی داشته باشند. پدر و مادرها سال ها شاهد شکست تحصیلی نوجوانان خود هستند که پایین تر از توان بالقوۀ خود موفقیت به دست می آورند. چنین پدر و مادرهایی بالاخره متقاعد می شوند که فرزندشان به اندازۀ کافی تلاش نمی کند و نهایتاً نیز متوجه می شوند که او به فعالیت های دیگری مانند موسیقی و ورزش می پردازد، یا حتی درمی یابند که به مدرسه و تحصیل علاقه ندارند و تنبلی می کنند، البته تنبلی و بی علاقگی به تحصیل در مورد تعداد معدودی از نوجوانانی که عملکرد تحصیلی ضعیفی دارند، می تواند درست باشد، با این حال بسیاری از نوجوانان با هوش برای عملکرد تحصیلی ضعیف خود دلایل بسیار قانع کننده و واقعی دارند.

رفتارهای زیر علایم نگران کنندۀ مهمی هستند که نوجوانانی که مشکلاتی در زمینۀ یادگیری و پردازش اطلاعات دارند از خود بروز می دهند:

* ایجاد مشکلات و دردسر در مدرسه ـ عملکرد ضعیفی در انجام دادن آزمون ها و نگارش دارند، نمرات تحصیلی ضعیفی دارند و همیشه به علت نمرات کم، در مدرسه تنبیه و جریمه می شوند.

* خودداری از انجام تکالیف مدرسه ـ تکالیف مدرسه مانند خواندن، نوشتن و تمرینات ریاضی را به طور کلی انجام نمی دهند یا به تعویق می اندازند. در واقع می توان گفت که از این کار نفرت دارند.

* نداشتن تسلط و مهارت کافی در نوشتن ـ خط نوشتاری شان بسیار بد و ناخوانا است و اگر در دورۀ ابتدایی تحصیل می کنند، هنوز نمی توانند مداد یا خودکار را درست در دست نگهدارند.

*وقت خیلی زیادی را برای انجام دادن تکالیف مدرسه صرف می کنند ـ بیش از آنچه لازم است در انجام تکالیف مدرسه وقت تلف می کنند. وقتی سئوالی از آنها پرسیده می شود، زمان بیشتری را برای پاسخ دادن، صرف می کنند.

* نامنظم بودن ـ در انجام تکالیف مدرسه بسیار نامنظم هستند و اغلب کتاب، دفتر و وسایل ضروری خود را گم می کنند و معمولاً نمی توانند برای کارهای بعدی برنامه ای داشته باشند.

* همه چیز را دایماً فراموش می کنند یا به طور کلی موارد را درک نمی کنند ـ به طور مکرر و دایم فراموش می کنند، چه کاری انجام داده اند و چه کاری را باید انجام بدهند. اغلب قسمتی از آنچه را که شما خواسته اید، انجام می دهند. وقتی شما خط مشی ای را برای آنها مشخص می کنید که باید انجام بدهند، نمی توانند به درستی گفته و خواستۀ شما را پی گیری کنند، مخصوصاً اگر فعالیت یا تفکر جدیدی وجود داشته باشد که در کامل کردن آن ناتوان باشد.

 

انواع ناتوانی های یادگیری

انواع مختلف ناتوانی های یادگیری وجود دارند که نوجوان ممکن است یکی یا همۀ آنها را داشته باشد. انواع بسیار شایع ناتوانی های یادگیری عبارتند از:

ناتوانی در خواندن: ناتوانی در خواندن یکی از شایع ترین ناتوانی های یادگیری است که به نام خوانش پریشی یا اختلال در خواندن نامیده می شود. خوانش پریشی روی تمام جنبه های خواندن از جمله صحیح خواندن، سریع و کامل خواندن تأثیر می گذارد. نوجوانانی که مبتلا به خوانش پریشی هستند ممکن است موقع خواندن، حرف یا حروفی را به متن اضافه کنند یا از قلم بیندازند. همچنین ممکن است در مرتبط کردن حروف الفبا و اصوات مشکلاتی داشته باشند و نتوانند آنها را با صدای خاص خودشان بیان کنند.

ناتوانی در ریاضیات: ناتوانی در ریاضیات بدین معنی است که فرد در اعداد و حساب و مهارت در محاسبه، مشکلاتی داشته باشد. این نوجوانان ممکن است مشکلاتی در درک مفاهیم ریاضی و انتقال آنها به نشانه های عددی داشته باشند. چنین نوجوانانی ممکن است تلاش کنند که موارد ضروری حل مسایل ریاضی را حتی در مراحل ابتدایی مانند جمع، تفریق، ضرب و تقسیم به یاد بیاورند. آنها ممکن است جدول ضرب را هیچ وقت یاد نگیرند یا آن را سریع فراموش کنند.

ناتوانی در نوشتن: نوجوانانی که در نوشتن ناتوانی دارند، در دستور زبان، نقطه، علامت گذاری و هجی کردن نیز مشکلاتی دارند و دست خط آنها بسیار بد و ناخوانا است. وقتی از آنها خواسته می شود که از روی متن یا داستانی  بنویسند، اشتباهات زیادی را مرتکب می شوند. این ناتوانی های  یادگیری  معمولأ باهم  اتفاق می افتند. اگر نوجوان شما در یکی از موارد ذکر شده ناتوانی داشته باشد، به احتمال قوی در بقیه زمینه ها نیز همین ناتوانی را خواهد داشت.

 

ناتوانی یادگیری و عملکرد مدرسه

چنین فرض می شود که عملکرد تحصیلی نوجوان در ارتباط با توانایی ذهنی و هوشی اوست. نوجوانانی که از توانایی ذهنی بالایی برخوردارند، عملکرد تحصیلی خوبی خواهند داشت و برعکس، یعنی نوجوانانی که توانایی ذهنی پایینی دارند، عملکرد تحصیلی ضعیفی خواهند داشت. مهم ترین مسئله در ناتوانی یادگیری این است که فرد از توانایی ذهنی متوسط یا بالایی برخوردار باشد، ولی بین توانایی ذهنی و عملکرد تحصیلی که می تواند داشته باشد، فاصلۀ زیادی وجود داشته باشد. در واقع بین آنچه که می تواند یاد بگیرد و آنچه که عملاً یاد می گیرد، فاصلۀ زیادی هست. اگرچه نوجوانانی که ناتوانی یادگیری دارند، به علت ضعیف بودن عملکرد تحصیلی، احساس حماقت می کنند، ولی واقعیت چنین نیست. بسیاری از نوجوانانی که ناتوانی یادگیری دارند، از هوش متوسط یا بالایی برخوردارند، حتی بعضی از آنها جزو افراد باهوش نیز هستند. اختلال های یادگیری مربوط به وضعیت خاص سیستم عصبی می شوند که شیوۀ شنوایی، درک و پردازش اطلاعات نوجوانان را تحت تاثیر قرار می دهد. این نوجوانان دارای ایده های خلاق و بکری هستند، ولی وقتی می خواهند این ایده ها را روی کاغذ بیاورند یا به عبارت دیگر پیاده کنند، مشکلاتی دارند، مخصوصاً اگر زمان محدودی برای انجام یا کامل کردن یک امر در نظر گرفته شود. بعضی از نوجوانانی که مشکلات یادگیری دارند، نمی توانند به خوبی بشنوند، ولی اگر مطلب به صورت نوشته در اختیار آنها گذاشته شود، بهتر می توانند آن را انجام دهند. بعضی از نوجوانان هم نمی توانند افکار خود را در قالب کلمات بیان کنند. آنها می دانند چه می خواهند بگویند، ولی وقتی صحبت می کنند، آنچه از زبانشان جاری می شود با آنچه در مغزشان جریان دارد، متفاوت است. نوجوانانی که ناتوانی یادگیری دارند می توانند آنچه را که می شنوند تکرار کنند، اما نمی توانند منظور گوینده را به خوبی درک کنند. وقتی مغز این نوجوانان می خواهد آنچه را که در رابطه با دیگران اتفاق می افتد، تجزیه و تحلیل کند، به علت شکست دچار یأس و ناامیدی می شوند. چنین سوءتفاهم هایی هر روز اتفاق می افتند.

وقتی مغز چنین نوجوانانی در کامل کردن اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها مشکلاتی پیدا بکند و چنین جریانی چندین سال طول بکشد، پدر و مادرها فکر می کنند که نوجوان آنها فرد تنبلی است یا اینکه عمداً از انجام تکالیف مدرسه خودداری می کند. متعاقب این امر، با توجه به اینکه در مقابل تلاش زیاد فرد هیچ گونه موفقیتی به دست نمی آورد، وضع هرروز بدتر و بدتر می شود، فرد از مدرسه و تکالیف آن نفرت پیدا می کند. برای انجام ندادن تکالیف مدرسه ممکن است وانمود کند که بیمار است یا از رفتن به بعضی از کلاس ها خودداری نماید یا به خاطر بازیگوشی از کلاس درس اخراج شود.

 

ناتوانی یادگیری و رفتار اجتماعی

ارتباط برقرار کردن بدین معنی است که فرد بتواند به صحبت های دیگران گوش کرده، آنها را تجزیه و تحلیل کند و پاسخ مقتضی ارایه بدهد نوجوانانی که ناتوانی یادگیری دارند به این علت که نمی توانند به خوبی اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنند، نمی توانند روابط اجتماعی خوب و درستی برقرار کنند. نوجوانانی که مهارت های اجتماعی ضعیفی دارند، نمی توانند به احساس ها و خواست های دیگران ارج بگذارند و در نتیجه نمی توانند با دیگران رابطه برقرار کنند. نوجوانانی که ناتوانی یادگیری دارند، صحبت های دیگران را بد تعبیر و تفسیر می کنند یا با حالت خصومت و دشمنی به وسط صحبت آنها می پرند. لازم به تکرار نیست که چنین روش برخورد کردن و تعامل با دیگران، باعث خشم و ناراحتی دیگران می شود و متعاقب این امر، همسالان و بزرگسالان نسبت به چنین نوجوانانی دید و نگرش منفی پیدا می کنند.

Share
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
موضوعات مرتبط: رنگارنگ , روانشناسی , ,
تاریخ : 22 / 11 / 1389
نویسنده : سروش

هوش هیجانی: بخش هوش هیجانی انسانها کمتر معرفی شده است این توان غیر قابل توصیف مجهول مانده است و تحقیقات علمی نشان می دهد ۷۰%موفقیت انسانها مدیون هوش هیجانی است .

 

این واقعیت که بخش روانی درجامعه انسانی امروز نادیده گرفته میشود نمی توان رد کرد چرا که ما برای حضور درجامعه واجتماع به ظاهرمان خیلی اهمیت میدهیم ،آراسته بیرون می آییم سعی میکنیم خوشبو باشیم ،اما آیا پیش آمده که روزی ساعتی ، حتی لحظه ای به درونمان فکر کنیم روانمان را هم درمقابل یک آئینـه قراردهیم تامیزان آسیب پذیری یا اختلالات روانیمان راهم ببینیم چه بسیارند افرادی که با بیماریـهای روان رنجوری همچون افسردگی، اضطراب،وسواس،…روز را به شب می رسانند ودر فراز ونشیب زندگی روز مرگی را ادبیات گفتاری و کرداری خویش نمودند،هیچ انگیزه ایی برای جلو رفتن ندارند و خلاقیت و نو گرایی را اصلا”تجربه نمی کنند . اما توانایی انجام آنها را دارند فقط گرفـتــــار نوعی ناتوانی تلقینی شده اند امروز علم روانشـناسی و مطالعات روانشناختی نشان می دهد، که بــــــــرای کمک به این انسان ها از هوش هیجانی آنها به عنوان بهـترین عامل مؤثر در طرح درمان یـــــــــــا روان درمانی و رفتار درمانی استــــفاده کرد ، درمانگر ، مشاور، روانشناس و مددکار اجتمـاعی با انجام یک تست روانشناختی با پایایی و روایی بالا می تواند دریافت کند نـوع توانایی تحمــل هیجانی فرد را یعنی در مقابل هیجانات مثبت ومنفی چقدر مقاومت نشان می دهد آیا زود میـــدان مبـارزه را ترک می نماید و بازنده می شود یا نه در مقابل حوادث زنــــــدگی و موج هیجانات متفاوت مقاومـت درستی از خود نشان می دهد . انعطاف پذیری دردرمان برای مراجع که توسط درمانگر و تشخیص داده میشود قدم قدم موفقیت در درمان را نشان می دهد . پذیرش تکالیف از سوی مراجع در طرح درمان همیشه بـــه سادگی اتفاق نمی افتاد اما قابل توجه همکاران گرامــــی شناخت توان هیجانی مراجع یک اصل اساسی اسـت که بتوان آنرا با توجه به استعدادهای خود تغییر داد مراجــــــــع از سلامت روانی برخـوردار نیـست لذا نمی توان انتظار داشت که بتواند خیلی به سرعــــــت در طرح درمان تغییر را بپذیرد و منتظر یـک معجزه باشیم.
 لذا تدریجی بودن، و همراهی مراجع بصورت توانمند سازی نه وابستـــــــگی لازم وضـروری است. توانمند سازی اصل قابل قبول دو طرف است یعــنی هم مشاور وهم مراجع برای مشاور مهم اســـت

چون می داند با این ابزار می تواند سریع ومستمر تغییر ایجــاد و ماندگاری آن هم بسیار بالاست و برای مراجع هم این بسیار جذاب است چرا که خود به تصمیم می رسد نه مشاورو درمان گــربرای او تصمیم بگیرید . پس در طرح درمان هوش هیجانی افراد در نظر بگیرید و توان هوش را برای تغییر افراد خیلی جدی بگیریم . به عنوان مثال معاشرت اجتماعی یک مراجع ضعیف است ، یقیـنا” این فرد از توان تحمل هیجانی ضعیفی برخوردار است می توانیم با ارتقاء هوش هیجــانی او را در این ناتوانی به توانایی قابل قبولی برسانیم . ترس او از اجتماع و جمع از خود آن افراد نیست بلکه از بازتابهایی است که او باید نسبت به آنها عکس العمل نشان می دهد . عینا” برای معرفی خود در جمع چند نفری مشکلات عدیده ای دارد و همیشه از این کــــــــــار حذر می نماید اینجا لازمه این مراجــع توجه جدی به آستانه تحمل هیجانها ی اوست . که تعیین کنندهء میزان معاشرت اجتماعی است. از آنجائیـکه در جامعه شناسی به عنوان یک اصل ثابت انسان را موجودی معرفی مینماید و حقیقت هم همین است ضرورت کمک به افراد منزوی از جمع و اجتماع اساسی است. بهترین کمک به مراجعین معرفی هیجانی آنهاست به تعبیر زیبای گالیله «ما نمی توانیم چیزی را به کسی بیاموزیم مگر ریشه آن در فطرت وجودی وی تعریف شده باشد » علم روانشناسی برای ارتقاء سطح روابط بین فردی یک علم کم نظیراست و از سایر علوم هم کمک میگیرد مثلا جامعه شناسی پایه روانشناسی است چون نهاد خانواده، سپس جامعه و اجتماع ازسوی جامعه شناسی شناخته میشوند و روانشناسی روابط بین آنها را با شناختی که جامعه شناسی به وی داده است را تعریف می نماید .

«نگارش همایون قسمتی مدرس دانشگاه ،مشاور خانواده»

Share
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
موضوعات مرتبط: روانشناسی , مجله سلامت , ,
تاریخ : 19 / 11 / 1389
نویسنده : سروش

در هواپیما دستگاهی به نام خلبان خودکار هست که پس از رسیدن
به یک ارتفاع ویژه، اختیارش را به دست می گیرد.
در زندگی بزرگسالان هم همین موضوع صدق می کند. فعالیت های
زندگی دم به دم پیچیده تر می شود ، و لحظه ای فرا می رسد که
باید بخشی از وظایف را به خلبان خودکار سپرد .و گاهی پیش
می آید که این خلبان خودکار که طراحی اش کرده ایم تا به مسایل
کسل کننده رسیدگی کند، جان می گیرد و از تمام ماجراهایی که به
سوی مان می آیند، جلوگیری می کند. رادارش روشن است و
خودش هم همواره هواپیمای ما را از چیزهایی که نمی شناسد دور
می کند. این گونه است که احساس ماجراجویی را از دست می دهیم
و هر کس احساس ماجراجویی را از دست بدهد، به گونه ای احساس
زنده بودن را هم از دست می دهد .

Share
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
آخرین مطالب

/
هر چیز که دیدم همه بگذاشتنی بود جزیادتوای دوست که ان داشتنی بود. با سلام: قول بده که هرگز با من موافق نباشی، حداقلش این که کاملا یا فی البداهه موافق نباشی. قول بده که همیشه دنبال موضوعی برای مخالفت در این وب خواهی گشت، دنبال استثناهایی برای چیزهایی که من گذاشته ام و مطالبی که به نظرت بی ربط و غلط می رسد. این طوری به من فرصت می دهی که ازت یاد بگیرم. من اگر پاسخی ندادم این طور تعبیر کن که موافق نظرت بودم.این وب مجالی است جهت روشنگری و پالایش. امیدوارم بزودی مرا کلیک کنی